ما، مای تودار

ساخت وبلاگ

**
۱: تازه نمی تونستم برم به خودش بگم.
۲: چرا؟
۱: نمی شد دیگه
۲: خب چرا؟
۱: آخه به همین سادگی نیست. خیلی اتفاق ها افتاده بود که تو ازش بی خبر بودی. چه گرفتاری هایی که کشیدیم، چه مشکلاتی به وجود اومد. 
۲:خب. تموم شد؟
۱: یعنی چی؟ ترکش های اون قضیه؟ نه هنوز هست دیگه!
۲: نه حرف زدنت رو گفتم.
۱: احمق! منو بگو دارم اینا رو برای تو تعریف می کنم 
۲: کاری که تو داری می کنی، تعریف اتفاق ها نیست. حرف تو یعنی « هی تو دوست درجه دو منی». من که موقع اتفاق افتادن همه اینا هر هفته باهات صحبت می کردم. چرا همون موقع بهم نگفتی؟
۱: بد کردن نخواستم اعصابتو به هم بریزم؟
۲: یه لطف بکن الان هم اعصابم رو به هم نریز.

شگفت آور...
ما را در سایت شگفت آور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baale-parvaz بازدید : 96 تاريخ : يکشنبه 26 تير 1401 ساعت: 4:22