غول سیاه تاریکی

ساخت وبلاگ

***

+: خیلی خوشحالم همتون رو می بینم. بذار ببینم، فلانی کجاست؟
- : یه دقیقه بیا. بشین اینجا. ببین راستش رو بخوای، دو سال پیش، یک روز یکهویی فلانی حالش بد شد، رسوندیمش بیمارستان اما دکترا نتونستن کاری براش بکنن. 
+: خب؟ چی شد؟ فوت شد؟
- : مم آره.
+: ای داد. چرا به من نگفتین؟
- : چیکار می خواستی بکنی از اون سر دنیا؟ ما که اینجا بودیم نتونستیم کاری براش بکنیم. راستش نخواستیم نارحتت بکنیم.
+: من ناراحت بودم.
- : همون! نمی خواستیم بیشتر ناراحتت بکنیم.
+: می تونستم یه موضوع برای اشک ریختن داشته باشم.

شگفت آور...
ما را در سایت شگفت آور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baale-parvaz بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 17 فروردين 1400 ساعت: 11:06